کد مطلب:314542 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:219

معجزه ی حضرت عباس که در حسن آباد تهران واقع شده است
شخصی مسلمان و شیعه دوازده امامی نقل می كرد:

در همسایگی ما بنده ای از بندگان خدا را دیدم خیلی ناراحت و پژمرده بود، از احوال ایشان سؤال كردم، درد دلی جانسوز برایم نقل كرد. در عین حال مسلمان و شیعه نبود و گفت: بچه ای از خانواده ی ما بیمار شد، این طفل پسر بچه ای بود دو ساله و مورد لطف و علاقه ی بنده بود. او را نزد پزشكان متخصص حسن آباد و تهران بردم، آنها داروهای بسیاری تجویز كردند، اما نتیجه ندیدم و مأیوس شدم. در آخر بچه را به خانه بردم و منتظر مرگش بودم.

این شخص مسلمان و شیعه گفت: ما یك دكتر واقعی و حقیقی داریم كه او دكتر عباس است، هر كس به او متوسل شود، او در پیشگاه خداوند مقام بزرگی دارد. این ایام محرم، ماه عزاداری سرور سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله علیه السلام است، مردم مسلمان و شیعه علاقه زیادی به ائمه ی - مخصوصا به امام حسین علیه السلام - دارند از قضا روز تاسوعا متعلق به قمر بنی هاشم علیه السلام است. مردم حسن آباد در روز تاسوعا هیأت و دسته جات را حركت می دهند. از قضا روز تاسوعا كه به اسم قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام بود، هوا بارانی بود، گویا خداوند می خواست برای حضرت عباس علیه السلام عزاداری كند. شما چند متر پارچه ی مشكی خریده، روز تاسوعا زیر پای دسته جات بینداز به اندازه ای كه گلی شود آن را روی سر بیمار بینداز. همچنین هر سال نذر كن چند گوسفند به نام حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام و روز تاسوعا مقدار سه من برنج دم كن و به عزاداران قمر بنی هاشم و دسته جات غذا بده. این شخص جهود می گوید: من این كار را كردم، خداوند متعال توسط حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام فرزندم را شفا داد. روز تاسوعا پارچه ی سیاهی زیر پای دسته جات انداختم، گلی شده بود. همان را روی بچه ام انداختم. صبح رفتم بچه ی دو ساله ام را دیدم پارچه را كنار زدم. دیدم طفلم به رویم لبخند می زند و می گوید: بابا من خوب شده ام.



[ صفحه 502]



این یكی از معجزات واقعی قمر بنی هاشم است.

استاد اخلاقم سید طبیب جزائری در شب پنج شنبه در منزل خودش به مناسبتی این معجزه را برای ما نقل كرد.

این جانب شیخ حسین جعفری رودسری محرم امسال به صحنه ی كرمانشاه رفتم، در آنجا برای ما نقل كردند: مدتی است باران نیامده و گندم های ما خشك شده. من هر شب از شب های محرم بعد از ختم جلسه و منبر دعای باران می كردم و این قضیه ی معجزه ی حضرت عباس علیه السلام را نقل كردم. آن شب تاسوعا از بركت وجود قمر بنی هاشم به قدر كافی باران آمد. حتی صاحب خانه ام از اهل روستای چقاجانعلی می خواست من را از خواب بیدار كند.